کد مطلب:225626 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:222

ادب و اخلاق امام رضا
ابراهیم بن عباس می گوید: در طول مسافرت از مدینه تا طوس، كه در خدمت آن حضرت بودم، ندیدم به احدی ظلم كند. هیچ وقت كلام كسی را قطع نمی كرد، و هیچ حاجتی را رد نمی نمود. پای خود را مقابل احدی دراز نمی كرد، و در مقابل كسی تكیه نمی داد. با هیچ كس سخن جسارت آمیزی نمی گفت، [1] و با غلامان و خادمان خود به تندی صحبت نمی كرد. هرگز آب دهان خود را بر زمین نمی افكند. در خنده اش قهقهه نمی زد، بلكه تبسم می نمود.

شیخ كلینی (ره) به سند خود در اصول كافی نقل نموده است: مهمانی برای امام رضا علیه السلام رسید. امام علیه السلام شب را در كنار مهمان نشسته و با وی سخن می گفت، كه ناگهان وضع چراغ روشنایی تغییر كرد! همین كه آن مهمان دست خود را دراز كرد تا آن را درست كند، حضرت او را از این كار بازداشت، و خود مشغول درست كردن چراغ شد. آن گاه خطاب به آن مرد میهمان فرمودند: «ما قومی هستیم، كه میهمانان خود را به كار نمی گیریم.»

در جای دیگر، مرحوم كلینی به اسناد خود از قول یاسر خادم - از خادمان آن حضرت علیه السلام - نقل می نماید: حضرت ابوالحسن علیه السلام به ما فرمود: «اگر من بالای سرتان بودم، و شما



[ صفحه 49]



خواستید از جا برخیزید، در حالی كه غذا می خورید، برنخیزید تا از خوردن دست بكشید.» بسیار اتفاق می افتاد كه امام بعضی از ما را صدا می زد، و چون به آن بزرگوار گفته می شد كه آنان در حال خوردن هستند. می فرمود: «صبر كنید، تا از خوردن دست بكشند.»


[1] اعلام الوري، ص 214، مدرك پيشين، ص 129.